گروه فرهنگی مشرق - بیش از 70 فیلم در 35 سال فعالیت. این آمار کمی بازیگری اکبر عبدی است. بازیگری که در هر دهه بیش از 10 فیلم داشته و در هر دهه دست کم یک نقش خوب و ماندگار. درباره اکبر عبدی همیشه این حکایت هست که از بااستعدادترینها و تواناترینها بوده و البته از بیوسواسترین بازیگران ایران.
دهه 60
اکبر عبدی از همان تلویزیون دو کاناله که سر جمع تنها هفت، هشت ساعت برنامه داشت تبدیل به یک کمدین مشهور شد. در سال 1360 در سریال پر بیننده «محله برو بیا» به کارگردانی رضاژیان درخشید و بعد در یکی از بهترین برنامههای آیتمی کمدی آن روزگار یعنی «محله برو بیا» به کارگردانی بیژن بیرنگ در نقشهایی چون «انسان اولیه» بازی فوق العادهای از خود ارائه داد. «باز مدرسم دیر شد» به کارگردانی حسین افصحی او را تبدیل کرد به ستاره بی رقیب کمدی تلویزیونی و در همین اثنا پایش به سینما هم باز شد در «جنجال بزرگ»، «مأموریت» و «مردی که موش شد» حضوری موفق داشت اما اولین شاه نقش او بدون شک «آقای قندی» فیلم «اجاره نشینها» به کارگردانی داریوش مهرجویی بود. این دهه خوش یمن برای عبدی با خوشی هم به پایان رسید.
او در کنار علی حاتمی قرار گرفت و نقش به یادماندنی غلامرضا را در فیلم «مادر» بازی کرد و در «دزد عروسکها»ی محمدرضا هنرمند هم خوش درخشید و در هر دو نقش با گریمی سنگین و قیافهای دفرمه حضور یافت.به گزارش سینما، بازی در فیلم «مادر»برایش سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را نیز به همراه آورد. عبدی دیگر به عنوان یک بازیگر توانا و قابل اعتماد خودش را تثبیت کرد و خیلیها به هوای حضور او در فیلمها بلیت میخریدند و به سینما میرفتند.
دهه70
اکبر عبدی در دهه 70 به طرزی باور نکردنی پر کار شد. میشد که ظرف یکسال چهار فیلم با حضور او روی پرده برود و در عین حال در تلویزیون هم هر از گاهی پیدایش میشد و بعضی وقتها در سریالهایی ظاهر میشد که پیدا بود دارد تماما بداهه، نقش را پیش میبرد و کارگردان همه چیز را به خودش واگذار کرده است. اما این دهه با نقش بسیار مهم ملیجک در «ناصرالدین شاه آکتور سینما» آغاز شد. علی حاتمی بار دیگر به سراغ او آمد و نقش متفاوت نوازنده تنبک را در فیلم «دلشدگان» به اوسپرد.
یکی از مهمترین نقشهای زندگیاش را که به نوعی وجهی بیوگرافیک هم داشت در «هنرپیشه» تجربه کرد و بسیار تحسین شد. در سال 1373 در دو نقش عباس خاکپور و درنا در فیلم «آدم برفی» حضوری بسیار درخشان داشت و برای نخستین بار بازی در نقش یک زن را نیز تجربه کرد. فیلم، البته سه سال بعد به اکران رسید. بعد از «آدم برفی» عبدی بیشتر در فیلمهایی که سودای گیشه موفق داشتند بازی کرد و تقریباً نقش به یادماندنی و مهمی در نیمه دوم دهه 70 ایفا نکرد.
دهه 80
دهه 80 را با ابوالحسن داودی آغاز کرد و فیلم «نان و عشق وموتور 1000» این دو پیشتر در انتهای دهه 60 تجربه موفق «سفر جادویی» را در کنار هم داشتند. عبدی در این فیلم نقشی فرعی داشت تا حدی افول کرده محسوب میشد. تا 1385 که مسعود دهنمکی همکاریاش را با او آغاز کرد اکبر عبدی در فیلمهایی بازی کرد که هیچ یک نتوانستند حضوری به یادماندنی از او را ثبت کنند.
مهمترین فیلم این دورهاش «قاعده بازی» بود که البته در آن نقشی فرعی بر عهده داشت. اما با «اخراجیها» دوباره عبدی توانست خودش را به سینمای ایران یادآوری کند و در ادامه این دهه با قسمتهای دوم و سوم همین فیلم موفقیت خود را دست کم در گیشهها تداوم ببخشد. با این حال خصلت همیشگی او یعنی عدم وسواس در انتخاب نقش و فیلم کماکان همراهش بود و در بین سه قسمت اخراجیها تعداد زیادی فیلم معمولی بازی کرد که هیچ کدام موفقیتی برای عبدی محسوب نمیشدند. در این میان شاید حضور کوتاهش در «تسویه حساب» تهمینه میلانی قدری قابل اعتنا باشد و بازیاش در فیلم بد اما پرفروش «».
دهه 90
اکبر عبدی این دهه هم شروع خوشایندی داشت. بار دیگر با ایفای نقش یک زن در فیلم «خوابم میآید» ساخته رضا عطاران توانست هنر بازیگری خودش را به رخ بکشد و سیمرغ بلورین نقش مکمل را نصیب خود سازد. اما سه فیلم مهم او باز هم در این دهه در کنار مسعود دهنمکی روی پرده رفتند. ابتدا در «رسوایی» در نقش روحانی عجیب و غریبی که درگیر زندگی دختری جوان میشود و برایش پاپوش میدوزند درخشید و بعد در «معراجیها» بار دیگر نسخه دیگری از بایرام «اخراجیها» را ارائه داد.
و سرانجام در «رسوایی 2» دوباره در قالب حاج یوسف نقش آفرینی کرد. «قندون جهیزیه» و «خواب زدهها» دو تجربه متفاوت دیگر او تا نیمه دهه 90 بودهاند. البته او هم چنان تعداد زیادی فیلم ضعیف هم در همین پنج سال بازی کرده است. نقشهای عجیب و غریبی هم گرفته در فیلمهای عجیب و غریبتر که ایفای آن نقشها از هر کسی بر میآمده و پیدا نیست چه شده که اکبر آقا به حضور در این آثار تن داده است.
عبدی اگر گزیده کارتر بود شاید حالا میشد به راحتی او را بهترین بازیگر دوران بعد از انقلاب دانست. اما او آن قدر کار ضعیف و معمولی در کارنامه دارد که باید در اعطای این لقب به او قدری تردید کنیم. هرگز معلوم نشد که آیا همانند شخصیت اصلی فیلم «هنرپیشه» او به خاطر گرفتاریهای مالی این قدر کم دقت و پرکار بوده، یا دلیل دیگری داشته فارغ از اینها کسی نیست که بتواند هنر بازیگری او را زیر سوال ببرد و در بضاعتهایش تردید کند.
دهه 60
اکبر عبدی از همان تلویزیون دو کاناله که سر جمع تنها هفت، هشت ساعت برنامه داشت تبدیل به یک کمدین مشهور شد. در سال 1360 در سریال پر بیننده «محله برو بیا» به کارگردانی رضاژیان درخشید و بعد در یکی از بهترین برنامههای آیتمی کمدی آن روزگار یعنی «محله برو بیا» به کارگردانی بیژن بیرنگ در نقشهایی چون «انسان اولیه» بازی فوق العادهای از خود ارائه داد. «باز مدرسم دیر شد» به کارگردانی حسین افصحی او را تبدیل کرد به ستاره بی رقیب کمدی تلویزیونی و در همین اثنا پایش به سینما هم باز شد در «جنجال بزرگ»، «مأموریت» و «مردی که موش شد» حضوری موفق داشت اما اولین شاه نقش او بدون شک «آقای قندی» فیلم «اجاره نشینها» به کارگردانی داریوش مهرجویی بود. این دهه خوش یمن برای عبدی با خوشی هم به پایان رسید.
او در کنار علی حاتمی قرار گرفت و نقش به یادماندنی غلامرضا را در فیلم «مادر» بازی کرد و در «دزد عروسکها»ی محمدرضا هنرمند هم خوش درخشید و در هر دو نقش با گریمی سنگین و قیافهای دفرمه حضور یافت.به گزارش سینما، بازی در فیلم «مادر»برایش سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را نیز به همراه آورد. عبدی دیگر به عنوان یک بازیگر توانا و قابل اعتماد خودش را تثبیت کرد و خیلیها به هوای حضور او در فیلمها بلیت میخریدند و به سینما میرفتند.
دهه70
اکبر عبدی در دهه 70 به طرزی باور نکردنی پر کار شد. میشد که ظرف یکسال چهار فیلم با حضور او روی پرده برود و در عین حال در تلویزیون هم هر از گاهی پیدایش میشد و بعضی وقتها در سریالهایی ظاهر میشد که پیدا بود دارد تماما بداهه، نقش را پیش میبرد و کارگردان همه چیز را به خودش واگذار کرده است. اما این دهه با نقش بسیار مهم ملیجک در «ناصرالدین شاه آکتور سینما» آغاز شد. علی حاتمی بار دیگر به سراغ او آمد و نقش متفاوت نوازنده تنبک را در فیلم «دلشدگان» به اوسپرد.
یکی از مهمترین نقشهای زندگیاش را که به نوعی وجهی بیوگرافیک هم داشت در «هنرپیشه» تجربه کرد و بسیار تحسین شد. در سال 1373 در دو نقش عباس خاکپور و درنا در فیلم «آدم برفی» حضوری بسیار درخشان داشت و برای نخستین بار بازی در نقش یک زن را نیز تجربه کرد. فیلم، البته سه سال بعد به اکران رسید. بعد از «آدم برفی» عبدی بیشتر در فیلمهایی که سودای گیشه موفق داشتند بازی کرد و تقریباً نقش به یادماندنی و مهمی در نیمه دوم دهه 70 ایفا نکرد.
دهه 80
دهه 80 را با ابوالحسن داودی آغاز کرد و فیلم «نان و عشق وموتور 1000» این دو پیشتر در انتهای دهه 60 تجربه موفق «سفر جادویی» را در کنار هم داشتند. عبدی در این فیلم نقشی فرعی داشت تا حدی افول کرده محسوب میشد. تا 1385 که مسعود دهنمکی همکاریاش را با او آغاز کرد اکبر عبدی در فیلمهایی بازی کرد که هیچ یک نتوانستند حضوری به یادماندنی از او را ثبت کنند.
اکبر عبدی این دهه هم شروع خوشایندی داشت. بار دیگر با ایفای نقش یک زن در فیلم «خوابم میآید» ساخته رضا عطاران توانست هنر بازیگری خودش را به رخ بکشد و سیمرغ بلورین نقش مکمل را نصیب خود سازد. اما سه فیلم مهم او باز هم در این دهه در کنار مسعود دهنمکی روی پرده رفتند. ابتدا در «رسوایی» در نقش روحانی عجیب و غریبی که درگیر زندگی دختری جوان میشود و برایش پاپوش میدوزند درخشید و بعد در «معراجیها» بار دیگر نسخه دیگری از بایرام «اخراجیها» را ارائه داد.